â
نشانههاى ظاهرى حضرت مهدى عليهالسلام
نشانههاى ظاهرى حضرت مهدى عليهالسلام
جواد خرّمى
امروزه بحثى مطرح است و آن اين است كه راز محبوب شدن فرد در يك جامعه چيست؟ ممكن است در اين باره نظريات گوناگونى مطرح شود كه برخى زيبايى و جمال را راز محبوبيت فرد بدانند، گروهى قدرت و توان جسمى را نشانه محبوبيت شخص در جامعه، همچون قهرمانان بدانند، دستهاى ديگر احسان و مهربانى و گذشت و عطوفت را ريشه محبوبيت فرد قلمداد نمايند و قومى نيز كمال علمى انسان را باعث جلب محبت ديگران به او بدانند؛ چنان كه نسبت به عالمان و نخبگان علمى اين گونه ابراز محبتها ديده مىشود. و يا قدرت ايمان و معنويت و وصل به معدن عظمت الهى را علت اصلى محبتها و محبوبيتها بشمارند كه البته در فرهنگ دين مخصوصا قرآن بر اين نظريه تأكيد شده است؛ اما ما شيعيان:
دلبرى داريم كه از صاحبدلان دل مىبرد
| غمزهاى مشكلگشا دارد كه مشكل مىبرد
|
گر نقاب از چهره گيرد آن نگار نازنين
| پرتو رخسارهاش دلهاى مايل مىبرد
|
و امامى داريم كه هم جمال دارد و هم كمال، هم صورت زيبا و نورانى دارد و هم سيرت پر بار و نورانى، هم دست خدمت و مهربانى بر خلق دارد و هم ايمان عميق و سرشار از معنويت به سر منشأ معدن عظمت، خداى جليل و جميل.
آنچه پيش رو داريد، نگاهى است به گوشههايى از زيباييهاى ظاهرى حضرت مهدى عليهالسلام .
در چمنِ جمعِ جمال و كمال
| حضرت مهدى ندارد مثال
|
1. زيباروى نورانى
مهدى صاحب الزمان عليهالسلام از معدود انسانهايى است كه از نهايت زيبايى صورت و اندام برخوردار است، تا آنجا كه پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله در باره او فرمود: «اَلْمَهْدِيُّ طَاوُوسُ اَهْلِ الْجَنَّةِ عَلَيْهِ جَلَابِيبُ النُّورِ؛(1) مهدى طاووس اهل بهشت است كه جامههايى از نور او را در بر گرفته است.»
اى به دلها درد عشقت، جاودانه، جاودانه
| مىكشم بار غمت را عاشقانه، عاشقانه
|
اى كه طاووس بهشتى جلوهاى كن جلوهاى كن
| تا به كى اى مرغ قدسى جاى تو در آشيانه
|
در باره چهره آن حضرت، پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله فرمود: «اَلْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي وَجْهُهُ كَالْقَمَرِ الدُّرِّيِّ اللَّوْنُ لَوْنٌ عَرَبِيٌّ؛(2) مهدى از نسل من است. سيمايش چون ماه تابان و رنگش عربى (گندمگون) است.»
و اميرمؤمنان على عليهالسلام فرمود: «حَسَنُ الْوَجْهِ حَسَنُ الشَّعْرِ يَسِيلُ شَعْرُهُ عَلَى مِنْكَبيْهِ وَ نُورُ وَجْهِهِ يَعْلُو سَوَادَ لِحْيَتِهِ؛(3) زيبا چهره و زيبا موى است و موى او بر شانههايش فرو ريخته و درخشندگى چهرهاش بر سياهى محاسنش غلبه مىكند.»
2. خال زيباى صورت
پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله فرمود: «اَكْحَلُ الْعَيْنَيْنِ كَثُّ اللِّحْيَةِ عَلَى خَدِّهِ الْاَيْمَنِ خَالٌ؛(4) ديدگان مباركش سرمه كشيده، محاسن مباركش پرمو و بر گونه راست او يك خال است.»
و على عليهالسلام فرمود: «مهدى ديدگانى مشكى، موهايى پر پشت، چهرهاى چون ماه تابان، پيشانى باز و درخشان، خالى [بر گونه راست] و نشانى [چون مهر نبوت در ميان دو كتف] دارد.»(5)
خال زيباى جمال دلربايت را بنازم
| بوى عطر جانفزاى خاك پايت را بنازم
|
اى صفاى هر مصفا مهدى زيباى زهرا
| از صفاى قلب مىگويم صفايت را بنازم
|
من گدايم من گدايم بر گدايان درِ تو
| عزت و جاه و جلال هر گدايت را بنازم
|
3. قامت موزون
علامت ديگر براى زيبايى يك فرد، اندام موزون و قد و قامت متناسب اوست كه حضرت مهدى عليهالسلام از اين نعمت نيز برخوردار است.
امام صادق عليهالسلام در اين باره فرمود: «لَيْسَ بِالطَّوِيلِ الشَّامِخِ وَ لَا بِالْقَصِيرِ اللَّازِقِ بَلْ مَرْبُوعُ الْقَامَةِ مُدَوَّرُ الْهَامَةِ وَاسِعُ الصَّدْرِ صَلْتُ الْجَبِينِ مَقْرُونُ الْحَاجِبَينِ عَلَى خَدِّهِ الْاَيْمَنِ خَالٌ كَاَنَّهُ فُتَاتُ الْمِسْكِ عَلَى رَضْراضَةِ الْعَنْبَرِ؛(6) دراز قامت متكبر و كوتاه قامت چسبيده [به زمين كوتوله[ نيست، بلكه ميان قامت است، سيمايى گرد، سينهاى فراخ، پيشانىاى باز و ابروانى به هم رسيده دارد و خالى بر گونه راست اوست چون دانه مشك كه بر قطعه عنبر ساييده شده است.»
4. چهره جوان و تغيير ناپذير
از نشانههاى ديگرى كه باعث زيبايى چهره آن حضرت شده است، اين است كه بعد از قرنها به سر بردن در غيبت كبرى، هنگامى كه ظهور مىكند، به صورت جوانى است كه سيماى جوانى از آن نمايان است و گذشت زمان آن اندام زيبا را پير و فرسوده نكرده است.
امام صادق عليهالسلام فرمود: «اِنَّهُ مِنْ اَعْظَمِ الْبَلِيَّةِ اَنْ يَخْرُجَ اِلَيْهِمْ صَاحِبُهُمْ شَاباًّ وَ هُمْ يَحْسَبُونَهُ شَيْخا كَبِيرا؛(7) از امتحانات بزرگ [خداوندى] است كه صاحبشان به صورت جوانى ظاهر مىشود، در حالى كه آنها او را پيرى كهنسال تصور مىكنند.» و در حديث ديگر فرمود: «در صاحب الزمان نشانى از حضرت يونس هست و آن اينكه بعد از غيبتش، به صورت جوانى ظاهر مىشود.»(8)
يوسف كنعان عشق بنده رخسار اوست
| خضر بيابان عشق تشنه گفتار اوست
|
موسى عمران عشق طالب ديدار اوست
| كيست سليمان عشق بر در او يك فقير(9) |
و امام هشتم عليهالسلام فرمود: «عَلَامَتُهُ اَنْ يَكُونَ شَيْخَ السِنِّ شَابَّ الْمَنْظَرِ حَتَّى اِنَّ النَّاظِرَ اِلَيْهِ لَيَحْسَبُهُ ابْنَ اَرْبَعِينَ سَنَةً اَوْ دُونَهَا وَ اِنَّ مِنْ عَلَامَتِهِ اَنْ لَا يَهْرَمَ بِمُرُورِ الْاَيَّامِ وَ اللَّيَالِى عَلَيْهِ حَتّى يَأْتِىَ اَجَلُهُ؛
(10) از نشانههاى او سيماى جوانى او در سن كهولت است كه هر كس او را ببيند، او را چهل ساله يا كمتر تصور مىكند و از نشانههاى او اين است كه با گذشت روزها و شبها پير نشود تا اجلش فرا رسد.»
5. قدرت بدنى وصف ناپذير
يك رهبر جهانى علاوه بر اندام متناسب و زيبا بايد كه از قدرت بدنى متناسب نيز برخوردار باشد. حضرت مهدى عليهالسلام را هم وراثت يارى مىكند كه داراى بدن و قدرت حيدرگونه مىباشد و هم دست قدرت و عنايت الهى پشت سر او است و به او توان تصرف تكوينى در موجودات را داده است. در اين باره امام صادق عليهالسلام فرمود:
«اِنَّ الْقَائِمَ اِذَا خَرَجَ كَانَ فِى سِنِّ الشُّيُوخِ وَ مَنْظَرِ الشَّبَابِ قَوِياًّ فِى بَدَنِهِ لَوْ مَدَّ يَدَهُ اِلَى اَعْظَمِ شَجَرَةٍ عَلَى وَجْهِ الْاَرْضِ لَقَلَعَهَا وَلَوْ صَاحَ بِالْجِبَالِ تَدَكْدَكَتْ صُخُورُهَا لَا يَضَعُ يَدَهُ عَلَى عَبْدٍ اِلَّا صَارَ قَلْبُهُ كَزُبُرِ الْحَدِيدِ؛(11) قائم عليهالسلام هنگامى كه ظهور مىكند، در سن كهولت خواهد بود، ولى با سيماى جوانى و نيروى بدنى قوى كه اگر دستش را به سوى قوىترين درخت روى زمين بكشد، از ريشه بر مىكند و اگر بر كوهها بانگ بزند، سنگهايش فرو ريزد. دستش را بر هيچ بندهاى نمىگذارد، جز آنكه قلبش چون قطعه آهن محكم و استوار مىگردد.»
از اين روايت، ولايت تكوينى حضرت بر جهان هستى به خوبى نمودار مىشود. در روايت ديگرى علاوه بر قدرت تكوينىِ دست آن حضرت، به قدرت تكوينى نگاه و چشمانش نيز اشاره شده است. امير مؤمنان عليهالسلام در اين باره مىفرمايد: «يُؤْمِى لِلطَّيْرِ فَيَسْقُطُ عَلَى يَدِهِ وَ يَغْرِسُ قَضِيبا فِى الْاَرْضِ فَيَخْضَرُّ وَ يُورِقُ؛(12) به مرغ نگاه [يا اشاره] مىكند، به دست مباركش مىافتد. چوبى را در زمين مىكارد، سبز مىشود و برگ مىآورد.»
6. دو علامت ديگر
على عليهالسلام فرمود: «بِظَهْرِهِ شَامَتَانِ شَامَةٌ عَلَى لَوْنِ جِلْدِهِ و شَامَةٌ عَلَى شِبْهِ شَامَةِ النَّبِيِّ صلىاللهعليهوآله ؛(13) در پشت او دو خال [و دو علامت] است كه يكى به رنگ پوستش و ديگرى شبيه خال [و مهر[ پيامبر صلىاللهعليهوآله است.»
و امام باقر عليهالسلام فرمود: «بِالْقَائِمِ عَلَامَاتٌ ... شَامَةٌ تَحْتَ كِتْفِهِ الْاَيْسَرِ، تَحْتَ كِتْفَيْهِ وَرَقَةٌ مِثْلُ الاْآسِ؛(14) در وجود قائم علامتهايى هست ... خالى [شبيه مهر نبوت] زير شانه چپش مىباشد و زير هر دو شانهاش برگى مثل برگ آس است.»
7. بوى خوش
از نشانههاى ديگر آن حضرت، بوى عطر جانفزايى است كه از آن وجود نازنين به مشام مىرسد؛ همان گونه كه از رسول اكرم صلىاللهعليهوآله استشمام مىشد و در حديث معروف، نقل شده: وقتى امام حسن و امام حسين و امير مؤمنان عليهمالسلام به ترتيب وارد شدند، بوى پيغمبر اكرم صلىاللهعليهوآله را متوجه شدند. مهدى عليهالسلام نيز وارث چنين كسى است.
امام رضا عليهالسلام فرمود: «وَ تَكُونُ رايِحَتُهُ اَطْيَبَ مِنْ رَايِحَةِ الْمِسْكِ؛(15) بوى خوش او از بوى خوش مشك معطرتر است.»
گر رخ گشايد رونق افزايد چمن را
| ارزان كند اِسْپر و هم مُشكِ ختن را
|
گل برگ رنگش ارغوان را سُخره دارد
| پيچيده مويش نسترين و نسترن را
|
ابى نعيم محمد بن احمد انصارى از كامل بن ابراهيم كه از گروه مفوّضه بود، نقل مىكند كه مىگويد: نزد امام حسن عسكرى عليهالسلام رفتم و با خود گفتم: وارد بهشت نمىشود، مگر كسى كه عقيده من را داشته و سخن من را بگويد. بعد از سلام و برخى مسائل نزد دَرِى نشستم كه پرده بر آن آويخته بود، «فَجَاءَتِ الرِّيحُ فَكَشَفَتْ طَرَفَهُ فَاِذَا اَنَا بِفَتىً كَاَنَّهُ فِلْقَةُ قَمَرٍ مِنْ اَبْنَاءِ اَرْبَعَ سِنِينَ اَوْ مِثْلِهَا ...؛(16) پس باد آمد و پرده را كنار زد، ناگهان كودكى چهارساله يا شبه آن همچون پاره ماه ديدم.» سپس ادامه مىدهد:
او گفت: اى كامل بن ابراهيم! از اين سخن او تنم لرزيد و به من الهام شد كه بگويم: «لبيك يا سيدى؛ بلى اى آقاى من!» پس فرمود: آمدهاى نزد حجت خدا كه از او بپرسى: آيا جز كسى كه هم مسلك توست، بهشت مىرود؟ عرض كردم: بلى قسم به خدا! پس فرمود: در اين صورت بهشتيان خيلى اندك خواهند بود. قسم به خدا! حقّىها داخل بهشت نمىشوند. عرض كردم: اى آقاى من! حقّىها كيستند؟ فرمود: گروهى كه [خيال مىكنند] على را دوست مىدارند و به حق او قسم ياد مىكنند، در حالى كه حق و فضل و برترى او را نمىدانند... . سپس پرده دوباره به حال خود برگشت؛ به گونهاى كه من قدرت كنار زدن آن را نداشتم.
امام حسن عسكرى عليهالسلام نگاهى متبسّمانه به من كرد، آن گاه فرمود: «چرا نشستهاى در حالى كه حجت خدا از حاجت قلبى و درونىات خبر داد و فهماند كه حجت بعد از من كيست!» پس من بيرون آمدم و از آن روز به بعد او (حضرت مهدى عليهالسلام ) را نديدم.»(17)
1. روزگار رهايى، كامل سليمان، ترجمه على اكبر مهدىپور، نشر آفاق، چاپ سوم، 1376، ج 1، ص 122؛ منتخب الاثر، صافى گلپايگانى، ص 147؛ ينابيع المودة، ج 3، ص 164؛ ر. ك: مكيال المكارم، محمد تقى موسوى اصفهانى، مؤسسة الامام المهدى، 1404 ق، ج 1، ص 67.
2. روزگار رهايى، ج 1، ص 121؛ منتخب الاثر، ص 185؛ كشف الغمة، ج 3، ص 259؛ مكيال المكارم، ص 67.
3. بحارالانوار، محمد باقر مجلسى، دار احياء التراث، ج 51، ص 36؛ روزگار رهايى، ج 1، ص123.
4. روزگار رهايى، ج1، ص 122؛ منتخب الاثر، ص 166.
5. روزگار رهايى، ج 1، ص 122؛ بحارالانوار، ج 52، ص 51؛ منتخب الاثر، ص 186.
6. بحارالانوار، ج 51، ص 3 و 19، روزگار رهايى، ج 1، ص 128.
7. روزگار رهايى، ج 1، ص 126؛ منتخب الاثر، ص 258.
8. بحارالانوار، ج 52، ص 287؛ روزگار رهايى، ج 1، ص 126؛ منتخب الاثر، ص 285.
9. محقق اصفهانى (كمپانى).
10. بحارالانوار، ج 52، ص 285 و 322؛ روزگار رهايى، ج 1، ص 129.
11. روزگار رهايى، ج 1، ص 127؛ بحارالانوار، ج 52، ص 322؛ منتخب الاثر، ص 221.
12. روزگار رهايى، ج 1، ص 123.
13. همان، ص 124؛ بحارالانوار، ج 51، ص 35؛ مكيال المكارم، ص 67.
14. بحارالانوار، ج 51، ص 41؛ روزگار رهايى، ج 1، ص 126.
15. بحارالانوار، ج 25، ص 116.
16. همان، ص 336.
17. مكيال المكارم، ج 1، ص 68.
تاریخ بروز رسانی 86/2/19
â
روایاتی درباره آقا مهدی(عج)، از حضرت رسول اکرم(ص)
روایاتی درباره آقا مهدی(عج)، از حضرت رسول اکرم(ص):
شیخ الاسلام حموینی در فرائد السمطین و شیخ سلیمان بلخی حنفی در باب 77 ینابیع الموده از عبایه بن ربعی از جابربن عبدالله انصاری نقل می نمایند که رسول اکرم(ص) فرمود: «من آقای انبیاء و علی آقای اوصیاء می باشد و بدرستی که اوصیاء من بعد از من، دوازده نفرند اوّل آنها علی و آخر آنها قائم مهدی می باشد».
از سلیم بن قیس هلالی از سلمان فارسی نقل می کنند که گفت وارد شدم بر رسول اکرم(ص) دیدم حسین بر پای آن حضرت نشسته و پیوسته دوطرف صورتش را می بوسید و میفرمود: «توئی سیّد، پسر سیّد و توئی امام، پسر امام، برادر امام و توئی حجّت، پسر حجّت، و برادر حجّت، و پدر حجّتهای نه گانه که نهمی(9) آنها قائم مهدی می باشد».
شیخ الاسلام حموینی در فرائد السمطین از سعید بن جبیر از ابن عباس نقل می کند که رسول اکرم(ص) فرمود: «بدرستیکه خلفاء و اوصیاء من و حجتهای خدا برخلق بعد از من دوازده نفرند اول آنها علی و آخر آنها فرزند من مهدی است. پس نازل میگردد عیسی بن مریم روح الله پس نماز میگذارد پشت مهدی و روشن میکند (آن مهدی) زمین بنور خدا و میرساند سلطنت او را بمشرق و مغرب».
â
معرفی سایت صالحین
با وجود نبود هيچ منبع و ماخذ در اينترنت برای جتسجوی زندگی نامه و عکسهايی درمورد صالحين و کسانيکه به گردن ماها حق دارند که حداقل به معرفی صادقانه زحماتشون بپردازيم ؛صالحين اولين سايتی هست که به بررسی و بيان شرح حال و زندگينامه و رفتار و کردار افراد صالح و درستکار شيعه می پردازد که هم برای کسانيکه بدنبال مطالعه زندگينامه های بزرگان هستند مفيد هست و هم برای افرادی که بدنبال راهنما برای سير در راه خدا و عرفان هستند هم مثمر
ثمر می باشد هدف اصلی سایت، نشان دادن فروغی از چهره و سیره اهل بیت - ع - در آيینه اولیا و دوستان خدا است . افرادی که اکثرا در زمان های نزدیک و قابل درک توسط ما زندگی می کرده اند و با بسیاری از مسایل و مشکلات دنیای جدید روبرو بودند . بنابراین امیدواریم که یادمان نرود هدف اصلی شنیدن و خواندن حکایات این شاگردان ممتاز مکتب اهل بیت ( ع ) نیست ، گرچه بی شک شنيدن و تفکر در این حکایات نقش موثری در در پيمودن راه دشوار بندگی دارد ، اما امید است که این نکات توجه موثری باشد به سرچشمه اصلی و خاندان هميشه جاویدان اهل بيت ع
در حال حاضر از اقصا نقاط کشور افراد با اين سايت همکاری می کنند.اين سايت به سه زبان فارسی؛ عربی و انگليسی می باشد.و دارای بخشهای متعددی از
جمله: دفتر يادبود (شامل قسمتی که مطالب ارسالی عزیزان بعداز بررسی در سایت درج خواهد شد.دراین قسمت میتوانید به معرفی یکی از صالحین شیعه موردنظر خود با ذکر منبع بپردازید)؛ معرفی سایتها و تارنگارهای اسلامی؛ فيلمها(شامل فیلمهایی ازسخنرانی ها، زیارتگاهها،مساجد،حرم ها،ضریح ها و...می باشد)؛عکسها(شامل تصاویری ازعلما وصالحین،اماکن مقدّس،آلبوم ویژه عتبات عالیات،آلبوم اختصاصی صالحین و... است)؛منشور صالحین(اصول و اهداف و روشهای سایت)؛قسمت نمايش متحرک سخنان معصومين(ع) ومنخب الانوار و قسمت تازه ها؛ نظر سنجی؛ لینک به سایت؛عضویت در خبرنامه؛معرفی سایت به دوستان؛تماس با مديران سايت و ارسال پيام به مديران و ... می باشد
از قسمتهای جدید سایت میتوان به بخش حکایات صالحین (شامل حکایات نغز و خواندنی صالحین شیعه که در موضوعات مختلف دسته بندی شده اند)؛ و نیز قسمت جالب و خواندنی اباصالح (تشرفات) شامل :ره یافتگان،شیفتگان،شفایافتگان،توسلات،تجلیات،مشاهدات و مکاشفات،رویاهای صادقه است
اينم لوگوی سايت صالحين

â
دل آزرده ام ظهور عزیزی را می طلبد
(دعای قنوت امام علی (ع
!خدای فریادرس من
به شکایت نزدتوآمدم اما
،نمی دانم ازکدامین درد بایدم نالیدن
(ازفراق محبوب تو مصطفی(ص
یا غیبت آشکارترین حجتت بر گسترده هستی
،از کمی دوستان یکرنگ و یکدل
یا بسیاری دشمنان هرزه
ازهجوم ناپاک مردمان
،یا برآمدن طوفان های بلا
نمی دانم کدامین رنج، دست نوازش تورا برسرم می کشاند
لیک کویر تفتیده ی جانم
،باران عدل تورا انتظار می کشد
تا کام خشکیده اش سیراب گردد
و دل آزرده ام ظهور عزیزی را می طلبد
.تا عمیق زخم هایش التیام یابد
.به لطف رحمتت دل بسته ام
â
ولادت
ظهور و امامت آن حضرت, مسئله اى است اساسى كه نقش سرنوشت ساز و جهت بخشى را به زندگى و رفتاردين باوران, بويژه ولادت و زندگى مهدى موعود(عج), از رخدادهاى مهم است و ريشه در باور دينى مسلمانان دارد. اعتقاد به تولد, حيات طولانى,شيعيان داده است.احاديث فراوانى از پيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) از طريق سنّى و شيعه رسيده كه بيانگر ويژگيهاى شخصى امام زمان(عج) است: از خاندان رسالت, از فرزندان فاطمه(ع), نهمين فرزند امام حسين(ع), دوازدهمين پيشواى شيعيان و... گزارشگران تاريخ نيز, چه آنان كه پيش از ولادت وى مى زيسته اند و چه آنان كه در زمان ولادت و پس از آن بوده اند, از اين ولادت پر بركت خبر داده اند و برخى از آنان كه توفيق ديدار و مشاهده مهدى(عج) را داشته اند از شمايل و اوصاف آن امام سخن گفته اند. با وجود اين شواهد و قراين, كه در درستى آنها ترديدى نيست, هنوز درباره زندگى و شخص آن حضرت, مسايل و مطالبى مطرح است كه بحث و بررسى بيشتر و دقيق ترى را مى طلبد.در اين نوشتار, بر آنيم كه ضمن اشاره گذرا به سير طبيعى زندگى امام عصر(عج), از آغاز تولد تا عصر ظهور, به اندازه توان و مجال, به برخى از پرسشها پاسخ بدهيم
حضرت مهدى(عج), ولادت استثنايى داشته و اين براى بسيارى سؤال انگيز بوده و هست. از اين روى ,ترسيم و تصوير و شرح مقدمات ولادت و برخورد مخالفان و دشمنان اهل بيت(ع), در برابر اين پديده, ضرور مى نماد.جريان امامت پيشوايان معصوم(ع), پس از رسول خدا(ص) فراز و فرودهاى گوناگونى پيدا كرد. امامان(ع), با حفظ استراتژى كلى و خطوط اساسى امامت, در رابطه با حفظ مكتب و ارزشهاى آن, تاكتيكها و روشهاى گوناگونى را در برابر ستم پيشگان, در پيش گرفتند.اين فراز و نشيبها, تا زمان امامت على بن موسى الرضا(ع), استمرار داشت و امامان اهل بيت هر يك به تناسب زمان و مكان و ارزيابى شرايط و اوضاع سياسى و اجتماعى, موضعى خاص انتخاب مى كردند.پس از امام رضا(ع), جريان امامت شكل ديگرى يافت.امام جواد, و امام هادى و امام حسن عسگرى(ع), در برابر دستگاه حاكم و خلفاى عباسى موضعى يگانه برگزيدند.از آن جا كه اين بزرگواران, زير نظر مستقيم و مراقبت شديد خليفه وقت, در حصر و حبس به سر مى بردند, حركتها, هدايتها و رهبريهاى آنان محدود شد وفرصت هرگونه حركت سياسى, از آنان سلب گرديد.اين محاصره و سخت گيرى, نسبت به امامان سه گانه, از تزويج دختر خليفه به امام جواد(ع) آغاز شد
(1) و با فراخوانى امام هادى(ع) و فرزندش امام حسن(ع) به مركز خلافت (سامراء) و سكونت دادن آنان در محله (عسكر) ادامه يافت.
(2)گزارشهاى جاسوسان خليفه از مدينه به وى رسيد كه امام هادى(ع) محور و ملجائ شيعيان و دوستداران اهل بيت گرديده است. اگر اين مرز و بوم را مى خواهى اقدام كن.متوكل عباسى, پيامى به والى مدينه نوشت وافرادى را براى آوردن امام, به سامراء گسيل داشت.به اين اقدام هم بسنده نكرد, پس از اقامت امام در سامرا, گاه و بى گاه ماموران خود را به خانه امام مى فرستاد. بارها و بارها آن حضرت را به پيش خليفه بردند, و مورد آزار و اذيت قرار دادند. روز به روز,حلقه محاصره تنگ تر مى شد. و ملاقات شيعيان با امام دشوارتر. البته علت اصلى اين سخت گيريها, از ناحيه حكومت, بيم از انقلاب و شورش مردم عليه آنان وجلوگيرى از رسيدن وجوه شرعى و اموال به امام(ع) و مسائلى از اين دست بود.پس از امام هادى(ع) و در زمان امامت امام حسن(ع), اين فشارها به اوج رسيد و دشمن, با تمام توان و تلاش, در برابر آن حضرت موضع گرفت و ارتباط شيعيان با امام (ع) را به پايين ترين حدّ رساند. آزار و شكنجه و زندانهاى مكرّر آن حضرت, گوياى اين حقيقت است, بويژه اين كه دشمن احساس كرده بود آنچه را كه از آن نگران است, در شرف تكوين و وقوع قرار گرفته از اين روى, مى كوشيد تا واقعه را پيش از وقوع آن علاج كند.تولد مهدى موعود(عج), به عنوان دوازدهمين پيشواى شيعيان, با نشانه هايى چون:نهمين فرزند امام حسين(ع), چهارمين فرزند امام رضا(ع) و... مشهور شده بود و مسلمانان حتى حاكمان, آن را بارها از زبان راويان و محدثان شنيده بودند و مى دانستند كه تولد اين نوزاد با اين ويژگيها, از اين خانواده, بويژه خانواده امام حسن عسكرى(ع) بيرون نيست و روزى فرزندى از آن خانواده به دنيا خواهد آمد كه حكومت عدل و داد بر پا خواهد كرد و ضمن فرمانروايى بر شرق و غرب, بنياد ظلم را بر خواهد انداخت.از اين روى بر فشارها و سخت گيرى هاى خود نسبت به امام حسن عسكرى(ع), مى افزودند, مگر بتوانند با نابودى ايشان از تولد مهدى(عج) و تداوم امامت جلو بگيرند اما برخلاف برنامه ريزيها و پيشگيريهاى دقيق و پى در پى آنان, مقدمات ولادت امام زمان(عج) آماده شد و توطئه هاى دشمنان, راه به جايى نبرد. امام هادى(ع), در زمان حيات خويش مى دانست كه آخرين حجت خدا در زمين از نسل اوست. از اين روى در مساله ازدواج فرزند برومند خود, حسن بن على اهتمام تام داشت و براى روييدن و رشد آن شجره طيّبه, به دنبال سرزمينى طيّب و طاهر مى گشت.داستان ازدواج امام حسن(ع) به دو گونه روايت شده است, لكن آنچه با قرائن و روند طبيعى مساله سازگارتر مى آيد آن است كه: خواهر امام هادى(ع), حكيمه خاتون, كنيزان فراوان داشت. امام هادى(ع) يكى از آنان را به نام (نرجس), كه از آغاز زير نظر وى فرائض و معارف دينى را به درستى فرا گرفته بود, به نامزدى فرزندش در آورد وبا مقدماتى كه در كتابهاى تاريخى آمده است, به عقد ازدواج امام حسن(ع) در آورد. مدتى از اين ازدواج مبارك گذشت دوستان و شيعيان در انتظار ولادت آخرين ستاره امامت, روز شمارى مى كردند و نگران آينده بودند.امام حسن(ع) , گه گاه, نويد مولودش را به ياران مى داد:(... سيرزقنى الله ولداً بمنّه ولطفه) به زودى خداوند به من فرزندى خواهد داد و لطف و عنايتش را شامل من خواهد كرد.با تلاوت مكرر آيه شريفه:(يريدون ليطفئوا نوراللّه بائفواههم واللّه متمّ نوره ولو كره الكافرون) . به ياران اميد و بشارت مى داد كه هيچ نقشه و مكرى نمى تواند جلو اين قدرت و حكمت خداوندى را بگيرد وروزى اين وعده به تحقق مى رسد.از آن سو, دشمن نيز,آنچه در توان داشت به كار گرفت, تا اين وعده بزرگ الهى, تحقق نيابد: قابله هاى فراوانى در خانواده هاى منسوب به امام حسن(ع), بويژه در منزل امام(ع) گمارد, امام را بارها به زندان افكند, مامورانى را گمارد كه اگر فرزند پسرى در خانه امام ديدند,نابودش كنند و...اما بر خلاف اين تلاشها, نرجس خاتون حامل نور امامت شد و جز امام حسن(ع) و افراد خاصى از وابستگان و شيعيان آن حضرت, از اين امر, آگاه نشدند.تقدير الهى بر تدبير شيطانى ستمگران پيروز شد و درشب نيمه شعبان سال 255 ه.ق.آن مولود مسعود, قدم به عرصه وجود نهاد و نويد امامت مستضعفان و حاكميت صالحان را داد.امام حسن(ع) كه آرزوى خود را بر آورده ديد, فرمود:(زعمت الظلمة انّهم يقتلونى ليقطعوا هذا النسل فكيف راوا قدرة اللّه...)ستمگران بر اين پندار بودند كه مرا بكشند, تا نسل امامت منقطع گردد, اما از قدرت خداوند غافل بودند.بدين ترتيب, در آن شرايط رعب و وحشت و در آن فضاى اختناق و حاكميت خلفاى جور, دوازدهمين ستاره فروزان امامت و ولايت طلوع كرد و با تولدش, غروب و افول ستمگران و حاكميت ستمديدگان را اعلام كرد
â
مادر حضرت
جناب نرجس خاتون دختر يكي از قيصرهاي روم و از خاندان شمعون، وصيّ حضرت مسيح(ع) بودند
طبق نقلي كه مرحوم شيخ طوسي(ره) در كتاب الغيبة آورده است، پس از آن كه اين مليكه پاك پس از چند خواب اسلام ميآورد، در يكي از شبها در خواب حضرت امام حسن عسگري(ع) را ميبيند كه به ايشان ميفرمايد به زودي جدّت قيصر سپاهي را براي جنگ با مسلمانان گسيل ميدارد. تو ميتواني به صورت ناشناس و در لباس خادمان همراه عدهاي از كنيزان كه از فلان راه ميروند، به راه بيفتي. ايشان نيز چنين ميكنند و توسط عدهاي از سپاه مسلمانان اسير ميشوند و دست تقدير الهي ايشان را به ازدواج با امام حسن عسگري(ع) در ميآورد
از اين رو ايشان ابتدا كنيز نبودند و پس از ديدن خواب به هيأت كنيزان در ميآيند تا وعده الهي محقق شود
امام عسگرى(ع)با كنيزى كه بواسطه يكى از فتوحات اسلامى،به اسلامگرويده بود،ازدواج كرد.همسر امام(ع)از سوى ايشان به نامهاى گوناگونناميده ميشد .امام(ع)در تغيير نام آن بانو هر چند مدت برنامهاى مخصوصداشت و از آن رو بود كه ميدانست وى بزودى مادر مهدى(ع)خواهد شد واز طرف حكومت تحت تعقيب قرار خواهد گرفت و مدتى در زندان خواهدگذراند.به اين جهت امام براى او طرحى محتاطانه انديشيد و براى محافظتآن بانو و فرزندش و براى اينكه مساله را در ذهن مقامات دولتى و دولتمرداندگرگون جلوه دهد و نگذارد بفهمند كه اين اسامى مختلف،همه از آن يك نفرمىباكه بانوى زندانى صاحب كداميك ازآن نامها است،كداميك از بانوان باردار است و كداميك مادر طفل موعوداست،مسئولان امر را دچار اين تصور كرده بود كه آن نامها متعلق به بانوانمتعدد است و ازين غافل شدند شد
â
روایات و دلایل تولد حضرت مهدی عج
از يعقوب بن منقوس نقل شده كه گفت: روزي بر امام حسن عسگري (ع) وارد شدم و بر در اطاقي پردهاي آويزان بود به ايشان گفتم آقاي من، امر امامت بعد از شما به عهده كيست؟ امام فرمود: پوشش را بردار، پس من آن را برداشتم
سپس پسري خارج شد و روي دامن امام عسگري نشست و امام به من فرمود: هذا امامكم من بعدي. سپس فرمود: پسرم وارد خانه شو، پس ايشان وارد بيت شد و من او را نگاه كردم سپس به من گفت برو داخل خانه را نگاه كن، رفتم داخل اطاق اما احدي را نديدم
محمد بن مالك نزاري بزاز ميگويد: معاوية بن حكيم، و محمد بن ايوب بن نوح و محمد بن عثمان عمري
گفتند: امام زمان (عج) بر ما عرضه شد. درحالي كه ما 40 نفر بوديم و در منزل امام حسن عسگري(ع) بوديم
سپس به ما فرمود: هذا امامكم من بعدي وخليفتي عليكم، اطيعوه ولاتتفرقوا من بعدي في اديانكم فتهلكوا، أما انّكم لاترونه بعد يومكم هذا
منظور امام (ع) آن است كه اكثريت شما او را نخواهيد ديد. زيرا در اين جمع محمد بن عثمان العمري (از نواب خاص) بوده است كه خدمت حضرت شرفياب ميشده است
حديث فوق را مرحوم شيخ طوسي در كتاب الغيبة نقل ميكند و اسم احمد بن هلال را نيز كه در اين جمع 40 نفر بوده است آورده است
در بحار همين حديث نقل شده است. راوي ميگويد وقتي از امام بعد ايشان سؤال كرديم، بعد از ساعتي ناگهان پسري مثل قرص ماه و شبيهترين مردم به امام عسگري ظاهر شد. سپس امام (ع) فرمود: هذا امامكم من بعدي
در نقل بحار، اسم علي بن بلال نيز آورده شده است
--------------
هر چند ولادت امام مهدي(عج) بخاطر شرايط سخت خفقاني كه در حكومت عباسيان وجود داشت مخفي نگه داشته شده بود ولي از كارهاي مهمي كه امام حسن عسكري(ع) انجام دادند اثبات وجود امام مهدي(عج) براي آيندگان بوده است، از اين رو عدهاي ياران خاص و افراد مورد اعتماد امام حسن عسكري(ع) از اين ولادت آگاه شدند و گواهي به اين مطلب دادند. به برخي از آنها ذيلاً اشاره ميشود
یک- حضرت حكيمه خاتون عمّه امام حسن عسكري(ع) شب تولد درمنزل امام حسن عسكري(ع) حضور داشته و مراسم ولادت دردانه عالم هستي امام مهدي(عج) را با جزئيات آن نقل ميكند
دو- روزي چهل نفر از شيعيان نزد امام حسن عسكري(ع) آمدند و تقاضا كردند امام پس از ايشان را ببينند. آنان پسري سيمارو را ديدند كه بهسان پدر خود بود و امام يازدهم(ع) او را امام پس از خود و خليفه خود و حجت خدا معرفي كردند و به آنها دستور دادند از او اطاعت كنند
سه- امام يازدهم(ع) پس از تولد امام مهدي(عج) به برخي از ياران خاص دستور دادند براي مولود جديد گوسفندي عقيقه كنند و به گروهي از شيعيان بدهند. يا هنگامي كه برخي از ياران خاص از ميلاد امام مهدي(عج) از ايشان پرسش نمود امام حسن عسكري ع) بشارت به ولادت فرزندش قائم(عج) را ميدهند